
۸ مهر روز بزرگداشت حضرت مولانااست. ولي چه غريبانه برگزار مي شود اين روز.فقط خبر کوتاهي آنهم در بخش خبر پخش شد.گوئي که مولانا شاعر اين مرز و بوم نيست. بيگانه ها قدر او را بيشتر از ما فارسي زبانها مي دادنند.فروش کتابهاي مولوي به زبان انگليسي به ۵۰ هزار نسخه در سال رسيده است، که اين رقم ، از رقم فروش آثار شکسپير هم پيشي گرفته است.در دور افتاده ترين شهرهاي آمريکا کلاس هاي شعر مولانا تشکيل مي شود. در لندن انجمن شعر مولانا وجود دارد. در مونترئال مراسم خاص سماع انجام مي شود. اين در حالي است که در ايران بردن نامش با شبهه همراه است.
همينقدر بس که قدر نام و آوازه اش را نمي دانيم.و آسان از کنار عرفان عالمگيرش رد مي شويم. بي آنکه بشناسيمش و يا حتي سعي در شناخنتش بکنيم.
تو جام عشق را بستان و مي رو
همان معشوق را مي دان و مي رو
شرابي باش بي خاشاک صورت
لطيف و صاف همچون جان و مي رو
يکي ديدار و صد جان به ارزد
بده جان و بخر ارزان و مي رو
چو ديدي آنچنان سيمين بري را
بده سيم و بنه هميان و مي رو
اگر گويند رزاقي و خالي
بگو هستم دو صد چندان و مي رو
کلوخي بر لب خود مال با خلق
شکر را گير در دندان و مي رو
بگو آن مه مرا باقي شما را
نه سر خواهم و نه سامان و مي رو
کيست آن مه خداوند شمس تبريز
در آ در ظل آن سلطان و مي رو