امروز بوران بود. مه رو که ديديد، به جاي رطوبت، گرد و خاک شديدي بود که نگو. به زور مي شد ۲۰ قدم دور تر رو ديد. باد هم شديد مي وزيد و گرد و خاک رو تو چشامون پر مي کرد. خلاصه بد وضعي بود. مانتو مشکي من از بس خاک روش نشسته بود ، طوسي به نظر مي رسيد. کفش هاي تازه واکس خورده ام که ديگه نگو. انگار که رفته باشي کارگري.گرد و خاک به حدي بود که وقتي خونه رسيدم و مي خواستم صورتمو بشورم ، دستمو که مي کشيدم رو صورتم يه لايه خاک رو حس مي کردم.جاي شکرش باقي بود که تا عصر اوضاع بهتر شده بود.از استخر که بيرون اومدم ديگه از باد و گرد و خاک خبري نبود.
نظرات (0)

ارسال یک نظر


منو