چند روزي سرم گرم پايان نامه بود. آخه اون بچه هائي كه قراره ماكت و نقشه هاي سه بعدي اش رو كار كنند ‚ تا امروز بهم وقت داده بودند كه نقشه ها رو بهشون برسونم. وگرنه كار من مي موند برا يه ماهبعدي. منم به هر جون كندني بود نقشه ها رو تكميل كردم. و ظهر بردم تحويلشون دادم.بعدشم کلاس زبان داشتم.الان خيلي خسته ام و چشام رو به زور باز نگه داشتم. ولي مثل آدم هاي نديد بديد افتادم به جون وب لاگ ها. حالا نخون...

نظرات (0)

ارسال یک نظر


منو