سه‌شنبه، فروردین ۰۵، ۱۳۸۲
تعطيلات عيد هم برا كسائي خوبه كه مي رند مسافرت. و گرنه برا كسائي كه خونه مي مونند و كاري ندارند بكنند, خسته كننده مي شه. از هرچي تعطيلات هست خسته شده ام. مخصوصا هم كه داداشم خونه است. همش هم پاي كامپيوتره در نتيجه وقت نمي شه من با كامپوتر كار كنم. برا مني كه بدون كامپوتر نفس كشيدن برام مشكله, دور بودن ازش شكنجه است به خدا. حوصله هيچ كاري برام نمونده. تنها سرگرمي كه برام مونده, خوندن كتابهائي هست كه قبل عيد خريده بودم. چند تائي اشون رو خوندم و هنوز هم چند تائي مونده.
۲:۴۶ بعدازظهر
| لينک ثابت
وب لاگ هــا
شعر ، ادب
و عرفان
هنر و معماري
موسيقى و فيلم