هميشه وقتي حرف از رفتن مي شه, مامان مهربون مي شه. هر چي بگي گوش مي كنه و اصلا كاري به كارت نداره. وقتاي معمولي كه بخواهي بغلش كني, خودشو كنار مي كشه, ولي اين روزا مقاومتي نمي كنه. و اين ته دلتو خالي مي كنه. تا حرفي از رفتن مي شه چشاش پر مي شه و تو مي موني كه كار درست كدومه.
مامان به خدا منم دلم نمي خواد ناراحت ببينمت, منم دلم نمي خواد ازت دور بشم ولي خوب مجبورم. شايد جاي ديگه آسمون به رنگ ديگه اي باشه. كسي چه مي دونه....
نظرات (0)

ارسال یک نظر


منو