دو هفته ای می شه که تهران هستم. دو،سه باری کافی نت سر زدم ولی سرعتشون خیلی کم بود و بیشتر برا کسائی خوب بود که فقط چت می کنن. از اونجائی هم که فونت فارسی نداشتند ، نشد مطلبی پست کنم. از دوست و آشنا هم کمتر کسی با اینترنت کار می کنه.این شد که غیبتم طولانی شد. فعلا که از کار خبری نیست. فقط به آگهی هائی که تو همشهری چاپ می شه سر می زنم، فرمی پر می کنم و بعدش انتظار. برا یکیشون هم امروز قرار مصاحبه گذاشتند.
هفته پیش با یلدا، دوستی که از طریق چت آشنا شدیم قرار داشتم.دیروز هم تو برنامه نمایشنامه خوانی چند تائی وب لاگ نویس رو دیدم. مریم گلی، سایه، عطا و کامیار. تجربه جالبی بود. کسائی رو از نزدیک می دیدم که بیشتر از 6 ماه با نوشته هاشون انس گرفته بودم.
نمی دونم برا نا امید شدن زوده یا نه؟ ولی من کم کم دارم نا امید می شم. و اصلا هم نمی دونم تا کی بتونم ادامه بدم.
در هر حال اینو مطمئنم که به دنیای وب لاگ بر خواهم گشت ولی در مورد زمانش هیچ اطمینانی وجود نداره.
نظرات (0)

ارسال یک نظر


منو