دلم تنگ شده بود, برا زندگي...
برا شهري كه هنوز توش باد مي وزه, بارون باهاش قهر نكرده.
دلم تنگ شده بود, برا يه لبخند ساده...
برا مردماني كه هنوز نگاشون حرمت داره و صفا مهمون دلاشونه.
دلم تنگ شده بود, برا سادگي...
برا طبيعي بودن, در يك كلام برا انسان بودن.