اتفاقات جالب زيادي برام افتاده بود كه دلم مي خواست تو وب لاگ بيارمشون. تو ذهنم هم مرورشون كرده بودم كه وقتي رسيدم خونه و دستم به كي بورد رسيد بنويسمشون. ولي خوب وقتي اومدم و ديدم اكثر بچه هائي كه وب لاگشون رو مي خوندم, خيلي وقتي چيزي ننوشته اند, منم سرد شدم. الان هم كه فرصت شد باز هم دل و دماغ سابق رو ندارم. شايد تب وب لاگ فرو كش كرده باشه و جذابيت اولشو ديگه نداشته باشه. چرا كه مسافر چيزي نمي نويسه. مي پرسم چرا؟ مي گه هرچيزي پاياني داره و وب لاگ مسافر هم به آخر رسيده. احمد رضا هم كه كم كار كه چه عرض كنم, خيلي كم دست به قلم مي شه. سهراب كه مسافرت بلژيك به مذاقش خوش اومده و هر از گاهي مي ره بلژيك. بقيه هم نوشته هاشون دست كم يه هفته با نوشته قبلي فاصله زماني داره. در عوض كلي وب لاگ جديد به وب لاگ شهر قدم نهادند كه خدا كنه حداقل عمرشون بيشتر از وب لاگهائي باشه كه با ما شروع به كار كردند.
نظرات (0)

ارسال یک نظر


منو