يه ماه و نيمي هست كه براايروبيك باشگاه مي رم. قبل تر با CD و تو خونه خودم ورزش مي كردم ولي بعد ماه رمضون تصميم گرفتم و تو باشگاه ثبت نام كردم. امروز حين ورزش مربي امون مي گفت كه كلي فرق كردم. اميدوار شدم به ادامه. خوش خوشان بودم امروز. با سعيده هم حرف زدم. دختر دائي ام. دو روزي مي شه كه فارغ شده و انگار يه پسر كاكل زري به دنيا آورده. از اونجائي كه مهرشهر زندگي مي كنن فكر نكنم به اين زودي ها بتونم ببينمش اين دانيال خان رو!
الان هم داشتم كليپ هاي ساندرا رو نگا مي كردم. كسي كه آهنگاش كلي خاطره بچگي باهاشه. Little Girl اشو بيشتر از همه دوست دارم. چون اولا توي ونيز فيلم برداري شده و هم رازگونه است ماجراش. اين عكس هم به ياد پسر دائي ام كه اتاق اش پر بود از عكس هاي ساندرا!

نظرات (0)

ارسال یک نظر


منو